مگر تو روی بپوشی و فتنه باز نشانی...
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم....
مگر تو روی بپوشی و فتنه باز نشانی...
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم....
شب های قرار ، بی قرارم نگذار
در حسرت دیدنت ، خمارم نگذار
انگار تو با دلت کنار آمده ای
ای عشق ! نبوسیده کنارم نگذار...
قرارمان فصل انگور
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور ، من جان ....!!!!