نه !
هميشه برای عاشق شدن،
به دنبال باران و
بهار و
بابونه نباش!
گاهی
در انتهای خارهای يک کاکتوس،
به غنچهای میرسی
که ماه را بر لبانت مینشاند
نه !
هميشه برای عاشق شدن،
به دنبال باران و
بهار و
بابونه نباش!
گاهی
در انتهای خارهای يک کاکتوس،
به غنچهای میرسی
که ماه را بر لبانت مینشاند
دوباره می نویسمت کنار بیت آخرم . . .
و چکه چکه می چکم به سطر های دفترم
تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من
من آب و دانه می دهم به خوش خیال ِ باورم
تو مثل ماه ِ برکه ای و من غریق مست شب
دوباره تو ، دوباره من ، شناوری، شناورم
شنیده ام ز پنجره سراغ من گرفته ای ؟
هنوز مثل قاصدک ، میان کوچه پر پر م . . .
گلایه از قفس کمی عجیب می رسد
خودم قفس خریده ام ، برای این کبوترم
شبی بخواب دیدمت ، میان تنگ ِ کوچه ها
قدم زنان، قدم زنان ، تو را به خانه می برم
غزل بخواب می رود ، به انتها رسیده ام
تمام ِ من چکیده شد ، کنار بیت ِ آخرم . . .
یک نفر اینجا دلش تنگ است ، باور میکنی؟
یک گذر برقلب او ، یکبار دیگر میکنی؟
ماه من ، چشمان زیبایت ، مرا دیوانه کرد
با من دیوانه ای زیبای من سر میکنی؟!!
نگهم نیست به دنبال نگاهت ، الکی
مثلا رفته ز سر حال و هوایت ، الکی
به من اصلا چه که این ماه میایی یا نه
مثلا نیست به دل دلهره هایت ، الکی
هر شب از فرط خوشی اول شب می خوابم
مثلا غم نشده خاطره هایت ، الکی
در و دیوار هم از قصه ی تو با خبرند
مثلا نیست دلم اهل شکایت ، الکی
انقدر خوب و متینم که خدا می داند
نگرانت نشوم هر دو سه ساعت ، الکی
آه ای مدینه شهر غم آه ای مدینه
شهر کریم بی حرم آه ای مدینه
جز ماه و باران و نسیم ...
جز دسته های یاکریم
زائر ندارد آن حریم . . .
می آید ازسمت بقیع ... هردم نسیم غربتش
جزآه حسرت هر سحر. . . زائر ندارد تربتش
خدا رو شکر که موندیمو
یه بار دیگه
ماه عشق رو دیدیم ....
پاییز داره از راه میرسه...
.
.
.
هــــــرروزپاییزه
هرهفته پاییزه
هرماه پاییزه
هر سال پاییزه ...... : ((((