مرا برای روز مبادا کنار بگذار!
مثل مسافرخانه ای متروکه ام
در جاده ای سوت و کور
یک روز
خسته از راه می رسی و
جز آغوش من
برایت پناهی نیست...
مرا برای روز مبادا کنار بگذار!
مثل مسافرخانه ای متروکه ام
در جاده ای سوت و کور
یک روز
خسته از راه می رسی و
جز آغوش من
برایت پناهی نیست...
همه جا پر شده که :
« دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم »
من می گویم حق دارند . . . . ! ! ! !
چون دوست داشتن های ما بودار است ؛
بوی سوء استفاده
بوی خیانت
بوی دروغ و بازی می دهد . . . .